Brothers of Hunter

دنیای عجیب ماهی گیری

Brothers of Hunter

دنیای عجیب ماهی گیری

دوستان

دوستانه ماهیگیر از این پس می توانید به سایت جدید ما مراجعه کنید.

  

www.4hunter.blogfa.com

عکس

اینم عکس های ماهیگیری  

  

برای دیدن عکسها کیک کن

خاطرات ماهیگیری

سلام بر دوستان ماهیگیر و  دوستانی که با سایتهای زیباشون ما رو مستحفیظ  از اطلاعات در مورد ماهیگیری میکنند واقعا یک کار گروهی بسیار خوبیه و به نظر من این کار  تونسته اتحادی بین علاقه مندان به ماهیگیری در کشور عزیزمان ایجاد کنه و شاید هم این کار بتونه مشکلات بر سر راه این رشته ورزشی رو که در کشور عزیزمان یتیم مانده است رو هموار کند.

من مخلص شما محمود یکی از این چهار برادر مشهدی هستم که باعث معتاد شدن سه برادر دیگه به ماهیگیری بنده ام و حال دوست دارم از علاقه مند شدم خودم به ماهیگیری براتون بگم میدونم که خوشتون میاد.

 در27 شهریور ماه سال 1388ساعت 12 ظهر از آستارا به سمت مشهد حرکت کردم ساعت 12 شب به محمود آباد رسیدم شب رو در همونجا و در یک پلاژ کنار ساحل گذراندم و قرار شد ساعت 7 صبح به سمت مشهد حرکت کنیم البته این رو هم بگم که با خانواده رفته بودم صبح ساعهدفثمت 7 از خواب بیدار شدم آبی  به صورت زدم و از لطافت هوا به وجه آمده بودم به همین خاطر به سرم زد که به کنار آب برم در همین حین که از پلاژ بیرون آمدم 2 نفر رو در کنار دریا در حال ماهیگیری دیدم و ماهیگیری این دو نفر نظرم رو جلب کرد به کنار این دو نفر رفتم  به نفر اول سلام کردم همچین بی میل جواب سلام من رو داد من با خودم فکر کردم شاید مزاحم ماهیگیریش هستم به همین خاطر به سمت نفر دوم رفتم و سلام کردم اما برخلاف نفر اول  جوابی گرم شنیدم بعد کمی خوشوبش کردم و متوجه شدم آدم مهربانیه و از اینکه من کنارش هستم ناراحت نیست بگذریم دیدم که بعد از اینکه قلاب رو کرم میزنه و به دریا میندازه بعد 3 دقیقه ماهی میگیره البته ماهی کوچیک بعد ماهی رو از قلاب جدا میکرد و دور مینداخت منکه دلم بحال ماهیها میسوخت گفتم بهتر نیست اونا رو توی دریا بندازی تا بزرگتر بشه بعد شاید نصیب خودت بشه خنده ای کرد و بعد گفت نه عزیزم اینا که میبینی سگ ماهیه و مزاحم کار ما هستن گفتم خوب شما اینا رو کنار ساحل میندازی موقعی که هوا گرمتر بشه اینا به بو میان... گفت نه هر کسی و یا موجودی روزی نزد خدا داره اینا هم روزیه یک موجود موزیه گفتم چه موجودی گفت خودت نگاه کن میبینی و بعد من با عجب دیدم که یک موش بزرگ که موش آبی میگفتن از لای سنگها بیرون اومد بجای یک ماهی 2 تا از اون ماهیها رو به دندان گرفت و سریع بین سنگها ناپدید شد واقعاً هیچ موجودی را خداوند بدون روزی نگذاشته است و این قضیه برای من خیلی جالب بود بالاخره من هم چنان مشغول دیدن ماهیگیری این آقای حرفه ای بودم و هر لحظه که میگذشت بیشتر علاقه مند میشدم در ضمن این رو هم بگم این آقای که نامش خلیل و فامیلش خورشید سوار و بچه آمل بود تمام خانواده اش از پدر گرفته تا برادرزاده و خواهر زاده ماهیگیر بودن... 2 تا قلاب داشت و هم زمان به هر دو قلاب طعمه میزد و به آب می انداخت بعد از گذشتن 3 ساعت یعنی ساعت 10 من با خلیل آقا خیلی یخلا شده بودم به خاطر همین هم یکی از قلابهاش رو به من داده بود قلابش خیلی بحال بود به قول خودش چوبش آلمانی بود و از کربن 100 درصد تشکیل شده بود من برای اولین بار دیدم که نوک چوب ماهیگیریم به سمت دریا کشیده میشه داد زدم خلیل آقا ماهی گرفتم ایشون که با تعجب به من نگاه میکرد گفت کجاست گفتم توی آب داره چوب رو میکشه گفت خوب مومن بکشش بیرون من سریع شروع کردم به جمع کردن نخ توسط چرخی که به چوب وصل شده بود هرچه نخ جمع تر میشد قلاب سنگینتر میشد تا اینکه وقتی نزدیک آب اومد با تعجب دیدم یک ماهی حدود 300 تا 400 گرم به اون چسبیده اونو از آب بیرون کشیدم یکی از قلابها به سنگ گیر کرد و ماهی از قلاب  دیگه که گیر کرده بود جدا شد و به روی یک سنگ افتاد داد زدم خلیل آقا فرار کرد بدو بگیرش چون خودم جرات نداشتم به وسط اون همه سنگی از جلبرگ پر شده بود برم چونکه خیلی سرسری بودن بنده خدا خلیل آقا واقعا مرد گلی بود توی همین چند ساعتی که ما با هم بودیم خیلی به من لطف داشت چون تمام فن و فوت ماهیگیری رو یادم داد و من توی همین چند ساعت یک ره 10 سال رو تجربه کردم خلاصه ماهی رو گرفت و بیرون آورد گفت این ماهیه کپوره بله دوستان من برای اولین بار از دریا یک ماهی کپور گرفته بودم خیلی خوشحال بودم و تا ساعت 12 که همسرم اومد دنبالم یک کپور و 2 تا ماهیه دیگه که خلیل آقا میگفت اینا عروس ماهی هستن و وقتی این نوع ماهی کنار آب میاد ماهی سفید فرار میکنه چون خیلی وحشیه و 6 تا ماهی سفید هم خلیل آقا گرفت همسرم گفت شما حواست هست الان ساعت 12 ظهره شما نه صبحانه خوردی الانم که وقت نهار و گذشته از اینا مگه قرار نبود که ما ساعت 7 صبح حرکت کنیم بریم گفتم نگران نباش واسه نهار ماهی داریم بعد ماهیها رو نشونش دادم باور نمیکرد که من اونا رو گرفته باشم واقعا در همون چند ساعت چنان علاقه ای به ماهیگیری پیدا کردم که با خودم عهد کردم رسیدم مشهد سریع یک قلاب بخرم و برم ماهیگیری و اما دوستان گلم قلاب خریدن ما برادرها و ماهیگیری در مشهد بمونه واسه روزهای بعدی قرار نیست که همین الان همه چیز رو تعریف کنم میدونم تا الانم خسته شدین ببخشید دیگه گفتم شاید بتونم من هم در این راستا یعنی ماهیگیری فدای اسمش بشم کاری کرده باشم و شاید از تجربه نچندان زیادم کسی بتونه استفاده ببره منتظر نظر شما دوستان در بهتر شدن این سایت و خاطراتی که بعد از این در سایت میاد راهنمایی کنید  منتظر خاطرات بعدی و عکسها باشید دوستدار شما  عزیزان ماهیگیر محمود.

صید ماهی

سلام به دوستان ماهیگیر من 

 

صید ما در دوهفته قبل  

 

سد تبارک ۴۰ تا کپور 

 

دریاچه بزنگان ۱۰ عدد شیر ماهی ( ماهی کمی داشت )

محل های ماهیگیری در خراسان

سلام به دوستان ماهی گیر ،  

 

 

میدونم که همه شما عاشق ماهی گیری هستین و ماهی میگیرین 

 محل های ماهیگیری در خراسان : 

دریاچه بزنگان  

سد طرق

 سد کارده  

 سد تبارک 

 سد شیروان  

 سد چری 

سد دوستی   

سد یعقوبی  

سد چالیدره  

چشمه سبز  

  سد فریمان  

سد زاوین

 

 ولی من پیشنهاد می کنم به دریاچه بزنگان نرید چون خیلی ماهی کم داره و الاف میشین  ...! 

 

 این هفته سد چری در فاروج فقط کپور  یک کیلویی

 

منتظر مطالب بعدی و عکس های ما باشید !